هوش مصنوعی با ELON MUSK
ایلان ماسک در شرکت فضایی SpaceX و شرکت خودروسازی تسلا، شناخته میشود. سایر مشارکتها شامل مالکیت X Corp، شرکتی که پلتفرم رسانه اجتماعی X (که قبلاً توییتر نامیده می شد) را اداره می کند و نقش او در تأسیس The Boring Company، xAI، Neuralink و OpenAI شناخته می شود.او یکی از ثروتمندترین افراد جهان است. تا اوت 2024، فوربس دارایی خالص او را 241 میلیارد دلار آمریکا تخمین زد.
او به همراه برادرش کیمبال، شرکت نرمافزار راهنمای شهری آنلاین Zip2 را تأسیس کرد. این استارت آپ توسط Compaq به مبلغ 307 میلیون دلار در سال 1999 خریداری شد. در همان سال، ماسک یکی از بنیانگذاران X.com، یک بانک مستقیم بود X.com. در سال 2000 با Confinity ادغام شد و PayPal را تشکیل داد. در اکتبر 2002،ایبی PayPal را به مبلغ 1.5 میلیارد دلار خریداری کرد. ماسک با استفاده از 100 میلیون دلار از پولی که از فروش پی پال به دست آورد، در سال 2002 SpaceX ، شرکت خدمات پرواز فضایی را تأسیس کرد.
در سال 2004، ماسک یک سرمایهگذار اولیه بود که اکثر سرمایهگذاری اولیه را در شرکت تسلا موتورز، سازنده خودروهای الکتریکی تامین کرد و سمت رئیس شرکت را بر عهده گرفت. او بعداً معمار محصول و در سال 2008 مدیرعامل شد. در سال 2006، ماسک به ایجاد SolarCity، یک شرکت انرژی خورشیدی کمک کرد که در سال 2016 توسط تسلا خریداری شد و به تسلا انرژی تبدیل شد. در سال 2013، او یک سیستم حمل و نقل واکترین پرسرعت هایپرلوپ را پیشنهاد کرد. در سال 2015، او OpenAI، یک شرکت تحقیقاتی غیرانتفاعی هوش مصنوعی را تأسیس کرد. سال بعد، ماسک شرکت Neuralink – یک شرکت نوروتکنولوژی که رابطهای مغز و کامپیوتر را توسعه میدهد – و Boring ، یک شرکت ساخت تونل را تأسیس کرد. در سال 2022، او توییتر را به مبلغ 44 میلیارد دلار خریداری کرد، شرکت را در X Corp جدید ادغام کرد .
مدیر عامل تسلا، ایلان ماسک، گفت که هوش مصنوعی (AI) در نهایت همه مشاغل را حذف خواهد کرد، اما این لزوما یک پیشرفت بد نیست. او گفت: “احتمالا هیچ یک از ما شغلی نخواهیم داشت. اگر می خواهید کاری را انجام دهید که به نوعی سرگرمی است، می توانید کاری انجام دهید. اما در غیر این صورت، هوش مصنوعی و روبات ها هر کالا و خدماتی را که بخواهید ارائه می کنند.”
در کنفرانسی در سال 2012، ایلان ماسک با دمیس حسابیس، طراح بازی های ویدیویی و محقق هوش مصنوعی که شرکتی به نام دیپ مایند را تأسیس کرده بود، ملاقات کرد که به دنبال طراحی رایانه هایی بود که می توانست یاد بگیرد چگونه مانند انسان فکر کند.
ماسک توضیح داد که دلیل او برای ساخت موشک هایی که می توانند به مریخ بروند این بود که ممکن است راهی برای حفظ هوشیاری انسان در صورت وقوع جنگ جهانی، حمله سیارک ها یا فروپاشی تمدن باشد.
Hassabis به او گفت که یک تهدید بالقوه دیگر را به لیست اضافه کند: هوش مصنوعی.ماشینها میتوانند فوقهوشمند شوند و از ما فانیها صرفاً پیشی بگیرند، – شاید حتی تصمیم بگیرند ما را از بین ببرند. ماسک در حالی که این احتمال را بررسی می کرد، تقریباً یک دقیقه در سکوت مکث کرد. بلافاصله 5 میلیون دلار در DeepMind به عنوان راهی برای نظارت بر آنچه انجام میداد سرمایهگذاری کرد. ماسک پاسخ داد که آگاهی انسان یک سوسو گرانبها از نور در جهان است و ما نباید اجازه دهیم آن خاموش شود.
ماسک یک آزمایشگاه غیرانتفاعی تحقیقاتی هوش مصنوعی تأسیس کرد که نام آن را OpenAI گذاشت. ماسک میگوید: «ما میخواستیم چیزی شبیه نسخه لینوکس هوش مصنوعی داشته باشیم که توسط هیچ شخص یا شرکتی کنترل نشود. ماسک احساس کرد راه دیگری برای اطمینان از ایمنی هوش مصنوعی این بود که ربات ها را به انسان نزدیک کرد. آنها باید امتداد اراده افراد باشند، نه سیستم هایی که می توانند سرکش باشند و اهداف و مقاصد خود را توسعه دهند. این یکی از دلایل منطقی برای Neuralink است، شرکتی که او برای ایجاد تراشههایی که میتواند مغز انسان را مستقیماً به رایانهها متصل کند، تأسیس کرد. در ابتدا این تلاشها نسبتاً مستقل بودند، اما در نهایت ماسک همه آنها را به همراه شرکت جدیدی به نام xAI که تأسیس کرد، برای تعقیب هدف هوش عمومی مصنوعی به هم گره زد. در مارس 2023،OpenAI (GPT-4) را برای عموم منتشر کرد. سپس گوگل یک چت ربات رقیب به نام Bard منتشر کرد. بنابراین صحنه رقابت بین OpenAI-Microsoft و DeepMind-Google برای ایجاد محصولاتی که می توانند با انسان ها به روشی طبیعی چت کنند و مجموعه بی پایانی از وظایف فکری مبتنی بر متن را انجام دهند، آماده شد.
ماسک نگران بود که این چتباتها و سیستمهای هوش مصنوعی، بهویژه در دستان مایکروسافت و گوگل، ممکن است تحت القائات سیاسی قرار گیرند، شاید حتی به ویروسی که او آن را «ذهن بیدار» مینامید، آلوده شوند. او همچنین میترسید که سیستمهای هوش مصنوعی خودآموز ممکن است با نوع انسان دشمنی کنند. و در سطحی فوری تر، او نگران بود که چت ربات ها برای پر کردن توییتر با اطلاعات نادرست، گزارش های جانبدارانه و کلاهبرداری های مالی آموزش داده شوند. البته همه این کارها قبلاً توسط انسان ها انجام می شد. اما توانایی استقرار هزاران چت ربات مسلح شده مشکل را دو یا سه مرتبه بدتر می کند.او از اینکه OpenAI را تأسیس کرده و سرمایهگذاری کرده بود، اما اکنون از معارضه کنار گذاشته شده بود، خشمگین بود. هوش مصنوعی بزرگترین طوفان بود. و هیچ کس بیشتر از ماسک جذب طوفان نشد.
جام مقدس هوش عمومی مصنوعی ساخت ماشینهایی است که میتوانند مانند انسان در فضاهای فیزیکی مانند کارخانهها و ادارات و روی سطح مریخ عمل کنند، نه اینکه ما را با چتهای بیجسم شگفتزده کنند. تسلا و توییتر با هم میتوانند مجموعه دادهها و قابلیت پردازش را برای هر دو رویکرد فراهم کنند: آموزش ماشینها برای حرکت در فضای فیزیکی و پاسخ به سؤالات به زبان طبیعی.
در ماه آوریل، ماسک سه هدف اصلی را به بابوشکین و تیمش اختصاص داد. اولین مورد ساخت یک ربات هوش مصنوعی بود که می توانست کدهای کامپیوتری بنویسد. یک برنامه نویس می تواند شروع به تایپ در هر زبان برنامه نویسی کند و ربات xAI برای محتمل ترین اقدامی که می خواستند انجام دهد، کار را به طور خودکار تکمیل می کرد. محصول دوم یک رقیب چت بات برای سری GPT Open-AI خواهد بود، محصولی که از الگوریتمهایی استفاده میکند و بر روی مجموعه دادههایی آموزش میدهد که بیطرفی سیاسی آن را تضمین میکند.
هدف سومی که ماسک به تیم داد حتی بزرگتر بود. ماموریت اصلی او همیشه این بود که اطمینان حاصل کند که هوش مصنوعی به گونه ای توسعه یافته است که به تضمین پایداری آگاهی انسان کمک می کند. او فکر میکرد که این به بهترین وجه با ایجاد نوعی هوش عمومی مصنوعی که میتواند «استدلال» و «فکر کند» و «حقیقت» را به عنوان اصل راهنما دنبال کند، به دست آمد. شما باید بتوانید وظایف بزرگی مانند “موتور موشکی بهتر بسازید.”
ماسک امیدوار بود روزی بتواند به پرسشهای بزرگتر و وجودیتر پاسخ دهد. این یک هوش مصنوعی حداکثری حقیقت طلب خواهد بود. این به درک جهان اهمیت می دهد و احتمالاً باعث می شود که بخواهد بشریت را حفظ کند، زیرا ما بخش جالبی از جهان هستیم. این به طرز مبهمی آشنا به نظر می رسید، و بعد متوجه شدم چرا.
او مأموریتی را آغاز می کرد که شبیه به آنچه در کتاب مقدس (شاید خیلی شکل دهنده؟) سال های کودکی اش شرح داده شده است، مأموریتی که او را از افسردگی وجودی دوران نوجوانی اش بیرون کشید.
The Hitchhiker’s Guide to the Galaxy رایانه ای طراحی شده است تا “پاسخ به سوال نهایی زندگی، جهان و همه چیز” را دریابد.
دیدگاهتان را بنویسید